آش دندونی
هفت ماهگی
عزیزم هفت ماهگیت مبارک این ماه خیلی اتفاقای خوب افتاد البته برای شما عشقم و این موضوع منو بیشتر از هرچیزی خوشحال میکنه یکی از مهم ترین اتفاقات دندون خوشگلت بود که دقیقا تو پایان هفت ماهگی در اومد ویکی دیگه اینکه خیلی راحت میتونی بشینی البته بعضی وقتا میفتی که مدام حواسمون بهت هست.یه مطلب دیگه اینکه از دیروز حالت چهار دست و پا به خودت میگیری و سعی میکنی راه بری فقط دیروز یک بار موفق شدی یک قدم برداری خیلی دوست دارم دخترم.الانم که دارم برات مینویسم ساعت 2 شب در تدارک آش دندون سریت بودم که قراره فردا درست کنیم که دیگه خوابم نبرد و از فرصت استفاده کردم. ...
نویسنده :
مامانی
2:23
شش ماهگی
عزیزم شش ماهگیتو با تاخیر تبریک میگم روز به روز داری بزرگتر میشی عشقم. ...
نویسنده :
مامانی
10:11
پرند و فرنی
امروز برا اولین بار بهت فرنی دادیم خداروشکر خوردی خیلی ذوق زده شدم عاشقتم. ...
نویسنده :
مامانی
19:39
پنج ماهگی
پرند جون مامانی پنج ماهگیت مبارککککککککککککککک. ...
نویسنده :
مامانی
19:28
غلت زدن
دختر نازم دیگه بزرگ شدی هر روز دارم احساس میکنم بزرگ تر شدنتو توی 4 ماه و هفت روزگیت بود که غلت زدی از شدت ذوق داشت اشکم سرازیر میشد فقط داشتم نازت میدادم تا نیم ساعت خیلی دوست دارم چند وقتی میشه که دیگه با چشمات منو دنبال میکنی هر جا که میرم حواست بهم هست دیگه.امروزم بعد غلت زدنت خیلی سعی کردی خودتو به جلو بکشی ولی نتونستی مهم نیست اصلا مهم اینه که دختر نازم سعیشو میکنه. ...
نویسنده :
مامانی
20:05